کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


اسب تازاندن بر پیکر مطهّر شهدا

درباره : روایت های روز عاشورا و شام غریبان
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۲۷۹

از وقیحانه‌ترین اعمال عصر عاشورا،که حتّی از غارت اموال سیّدالشهدا علیه‌السلام و غارت وقیحانه و وحشیانه خیمه‌ها هم شنیع‌تر بود، این است که عُمَربنِ سَعد بعد از آن همه قتل و غارت و وحشي‌گري، با توجّه به دستور ابن‌زیاد در آخرین نامه‌اش به او، رو به لشکريانش كرد و گفت: مَنْ يَنْتَدِبُ لِلْحُسَيْن وَ يُوطِئه فَرَسَه؛ چه كسي حاضر است با اسب بر سينه و كمر حسين بتازد؟ ده نفر از نامرد‌ترين و شقي‌ترين افرادش راضی به این کار شدند! اینکه این کار را چطور انجام دادند، در گزارششان به ابن‌زیاد درج شده که آمدند نزد آن ملعون و ضمن معرّفی خودشان گفتند:

            نَحْنُ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِ               بِكُـلِّ يَـعْبُوبٍ شَدِيـدِ الْأَسْـرِ؛


ما بودیم که سینه‌اش را بعد از کمرش شکستیم و با اسب‌هایمان او را پایمال کردیم! کلمه« رضضنا » را معنی و تشریح نمی‌کنم؛ امّا همین اندازه بگویم از این گزارش معلوم می‌شود؛ بدن مطهّر امام علیه‌السلام یکبار لگد کوب نشده، بلکه ابتدا اسب‌ها را بر پشت امام و سپس بر روی سینه ایشان تازاندند. راوی می‌گوید خوب توجّه کردم دیدم فَوَجَدْنَاهُمْ جَمِيعاً أَوْلَادَ زِنَاء؛[1] همگي آن ده نفر افراد زنازاده بودند.[2] از این‌رو امام زمان(عج) با دلي شكسته در زيارت ناحيه مقدّسه مي‌‌فرمايند: تَطوُءكَ الخُيُولِ حَوَافِرُهَا؛ اسب‌‌ها با سم‌‌هاي خود بدنت را پايمال كردند.

در بعضی ازکتب، گزارشی نقل شده مبنی بر اینکه فضّة خادمه، خدمت حضرت زینب سلام الله‌علیها رسید و گفت در این اطراف شیری هست که ... رفتند و شیر را آوردند و شیر، مانع لگد کوب کردن بدن مطهّر سیّدالشهدا شد که این گزارش جعلی و مغایر روایت معتبر است به همین دلیل بزرگان دین و محققین[3] آن را از تحریفات عاشورا معرّفی کرده‌اند

 

[1]. گزارش دادن به ابن‌زیاد در اَنْسابُ الاَشْراف، تاریخ الامم والملوک و الکامل فی‌التّاریخ نیامده است. موضوع زنازاده بودن نیز در ارشاد، مَقْتَل خوارزمی، اَنْسابُ الاَشْراف، تاریخ الامم والملوک، الکامل فی‌التّاریخ و مقتل مقرّم نیامده است. ضمناً در مهیج الأحزان در ادامه این گزارش، بی‌هیچ استنادی، سخنانی از قول فاطمه صغرا و حضرت زینب (س) ذکر شده است؛ که در هیچ یک از کتب معتبر و مرجع نیامده است؛ از این‌رو با توجه به جایگاه مهیج الأحزان، آن گزارش فاقد اعتبار است و آن را ذکر نمی‌کنیم.

[2].تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۴؛ اَنْسابُ الاَشْراف ۳/۴۱۰؛ مقاتل الطالبیین ۱۱۸؛ الکامل فی‌التّاریخ۱۱/۱۹۲؛ الارشاد ۲/۱۶۹؛ مَقْتَل خوارزمی۲/۴۴؛ اللهوف۱۱۹؛ مُثیرُالأحْزان ۲۷۶؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۶؛ بحارالأنوار۴۵/۵۹؛ قمقام ۴۷۲؛ مقتل مقرّم ۲۸۹؛ نفس المهموم ۳۳۸؛ منتهي الآمال۴۷۲؛ مقتل امام حسین ۲۰۸؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۲؛ مهیج الأحزان ۵۷۰؛ دمعة الساکبه ۴۸۱؛   مقتل جامع ۱/۸۹۳ . توضیحات: این گزارش در مقاتل الطالبیین و مهیج الأحزان کاملاً به اختصار آمده است.

[3] . لؤلؤ و مرجان ۲۸۴؛ حماسه حسینی ۲۱۵؛ آینه در کربلاست ۴۸۹؛ مقتل جامع ۱/۱۲۲؛ مقتل تحقیقی ۴۳۰.